.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

کارت دانشجویی ام را که تحویل دادم بعض کردم .

 این چند روزه فیلم هجوم شهرام مکری را دیدم دوست نداشتم . فیلم ابا جان را دیدم که خیلی مسخره بود ..

 با دوستم رفتیم جشن شب یلدا دانشگاه ..یه عالم خوش گذشت ...:)

یه کوچلو با خودم مهربون شدم .مثلا امروز خودم بردم دکتر . باشد که رستگار باشم و آزمایش ها را هم بدهم .

یلداتون مبارک :)

 پ ن 1: یه چیزی هست که هیشکی نمی فهمه ..یک ماه است که باید کاری را انجام بدهم ..انجام ندادم .نشستم به تماشا..که 8دی برسد.  که یخ بزنم از بی رحمی تو ...که بتونم کاری که نمی خواستم را بکنم .

نرسیده به  مشهد از دست لایحه وکیل ات زدم زیر گریه .اقای پ نوشت نگران نباش ..

من نگران نبودم .نگران جواب حرف های وکیل ات نبودم ..

اونقدر حقوق خونده بودم که بدونم ته بازی چی میشه ..اما نگاه کردم و فکر کردم داری تا کجا می ری ..

من از خودم گذشتم ..تو نمی فهمی ..من تو سال 94 گیر کردم ...شهریور 96 به دست تو کشته شدم ...و هیچ کس نفهمید ..

تلاش کن که برگردی و در کمال خونسردی مرا به خاک بسپاری

 بعدا نوشت : برای پ ن 1 : من می خواستم صبر کنم اما تو ازمن بیشتر عجله داری .. 

من سکوت می کنم و هیچ کاری نمی کنم ..نگاه می کنم ..

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۹
آبان

نظرات  (۱۰)

تصویر ^_^

این که آدم یه جایی از تاریخ کشته بشه ولی باشه و منتظر باشه حسِ مبهمی داره. نمی‌دونم چرا اما حسش می‌کنم.

یلدات مبارک عزیزم :))
پاسخ:
می دونی بدترین حس دنیا انتظاره ...یه طعم ترشی داره ..یه رنگ خاکستری ...
امیدوارم حوا هیچ وقت واقعا حس اش نکنی ..
منم موقع تحویلش بغض کرده بودم.
چقدر کش دار شده این جریان. من هنوز نگران روح توام. عزیزم...

پاسخ:
روح...
کاشکی میشد ادم روح اش نشون بده بگه ببین چی کارش کردی ...
۲۹ آذر ۹۶ ، ۲۱:۳۴ ماهی کوچولو
امیدوارم سال دیگه یلدا حالت خوب باشه :*
پاسخ:
امیدوارم تو هم بهترین روزهای زندگی ات پیوسته جاری باشه و خندون باشی:)
۲۹ آذر ۹۶ ، ۲۲:۳۰ ماهی کوچولو
ممنونم جانم :) :*
پاسخ:
:))))
۳۰ آذر ۹۶ ، ۰۰:۲۷ خانم نارنج
آبان عزیزم من نگرانم نگران این اتصالی ها, من حقوق نخوندم ولی یک روزی یک جایی فهمیدم قرارنیست همه چی درست باشه وهمه حق ها به خق داربرسن ,اصلانگران مسایل حقوقیشم نیستم من نگران این همه کش اومدنم نگرانتم آبان مواظب خودت باش.
پاسخ:
.حقی به حق دارش نمی رسه 
می دونم که این وسط روح ام اونقدر اسیب دیده که متلاشی شده ....هزار تکه ...
اما می دونم با رفتن اروم نمیشم ..
نمی دونم نارنج ...دیگه حتی خودم خجالت می کشم از حالم اینجا بنویسم ..
تا حالا نشده اینقدر از ته دل بخوام که حال یه دوست مجازی زود خوب شه. اصن میام اینجا و میخونم انگار یه کسی که سالهاست میشناسم اینا رو نوشته و ناراحته.. امیدوارم خوب شی و اینا به درد نمیخورن میدونم.. فقط از خدا میخوام زودتر هر چی میخواد بشه و بتونی برگردی به زندگی عادی..
پاسخ:
وقتی کامنت را خوندم ..دلم گرفت ..ببخش اگه باعث ناراحتی ات بودم ..
دل خودم می خواهد یه روز بیام بنویسم ..خوبم خوب واقعی که هستش ..که زخمی نیست ..
کاش خدا دعا های شما را براورده کنه ..
من که هرچی رو زدم ..نشد و....فقط صبور شدم ..
ببین چقدر این مهربون شدن با خودت خوبه... ادم حس میکنه اصلا این اهمیت دادن و رسیدن به خود خیلی حس خوبیه. من جا دکتر، آرایشگاه میرم این حسو دارم:)))
پاسخ:
اره ..به جورایی ادم یه جاهایی دلش می خواهد خودشو بغل کنه ..بگه ببخش حواسم بهت نبود ..
ارایشگاه که واقعا خوبه :))
خیلی دلم میخواد یهو همین وسطا یه چیزی بشه، یه بذر معجزه رشد کنه میون کش مکش های زندگیت...
نمیدونم چی شده و نمیدونم چی میشه ولی دعا میکنم هر چی که پیش میاد برات پر از خوبی باشه... شاید خوبی هایی که هیچ کدوم از ما درکشون نمیکنیم...

یلدات مبارک آبان جان ((:
پاسخ:
چقدر دلم  معجزه می خواهد ... ..من دلم می خواهد برای منم بشه .....
کاش خدا دعات را بشنوه 
ممنونم 
۳۰ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۸ بامبـو ❧☘☙
ان شاءالله جواب آزمایشاتون خوب خوب باشه
یلدای شما هم مبارک :)
فکر میکنم ما انسانا هیچ وقت اونطوری که خودمون چیزی رو برای خودمون درک می کنیم و می فهمیم، به همون نسبت برای دیگران درک نمی کنیم و نمی فهمیم پس جمله ی بیجاییه که بگم کاملا میفهممت! ولی می تونم بگم تا حدودی درکت میکنم و از صمیم قلبم دوس دارم همونی که یه بار گفته "و نفخت فیه من روحی" برای بار دیگه جانی دوباره در تو بدمه... ان شاءالله...
امیدوارم یلدای امسال آغاز خوشی ها باشه برات :)
پاسخ:
بار دیگر جانی دوباره
چقدر حرفاتون خوب بود ...
ادم می تونه به درد ادم ها احترام بذاره ..سعی کنه بفهمه ..اما زخم را فقط خود ادم دردش را حس می کنه 
امیدوارم شما هم سرشار از روزهای خوب باشید ..همیشه ..
چه عکس قشنگی :-) 

یه فرقی بین زن ها و مردهاست، زن ها تو جنگیدناشون هم عاشقن و دنبال زنده نگه داشتن عشق، زندگی و حرمت ها
اما مردها از دریچه ی دیده خودشون به این جنگ نگاه میکنن و زن ها رو دشمن قسم خوردشون میبینن

آبان عزیز انقدر تودار یا درونگرا هستی که همیشه سربسته حرف میزنی اما دل عاشقت دل حیرت زدت از این اتفاق به وضوح برای من پیداست
ا
امان از دلِ دلبسته ی زبون نفهم!

پاسخ:
ممنونم لیلا جان 
اره ..نمی فهمن این جنگیدن واسه اینه که برگردن ..که بسازن ..مگرنه من هیچی نمی خواهم ...من دلم فقط یه ارامش می خواهد ..یه دوست داشتن واقعی ..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">