.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

13 دلیل برای زنده موندن

جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۲۹ ب.ظ

یه چالشی تو وب راه افتاده : 13 دلیل واسه زنده موندن 

راستش من 13دلیل ندارم .جز اینکه فعلا مجبورم زنده بمونم .یعنی ترجیح می دهم ایمان داشته باشم که خدا و قیامتی هست. به نظرم مرگ خیلی راحت تره و زنده موندن شجاعت بیشتری می خواهد ...

 فکر کردم،دیگه عشقی به رشته تحصیلی ام و اینده شغلی احتمالی برای من وجود ندارد .از بس که ادم های کثیف دیدم .از بس که با گوشت و خونم حس کردم ، قاعده انصاف فقط یه تئوری است که لای کتاب خاک می خوره ...

خانواده ام : راستش فکر می کنم شاید 10 روز اول مهم باشم اما بعدش فراموش می شم ..

دوستام : بدون منم زنده ان و فقط یکی یا دونفر شاید گاهی دلشون برام تنگ بشه که اونام کم کم فراموش می کنند  

او : فکر نمی کنم از مرگم خوشحال بشه .اما اشک هم نمی ریزه و مطمنا واسه مراسم هم نمی اد اما مرگ من پایان مشکلات او است .

اونا (شامل خانوده اش )بسیار خوشحال میشن و احتمالا مرگ من را رحمت خدا واسه خودشون می دونند.

وبلاگم :بعد مدتی که اپ نشود فراموش می شود.

دنیا : راستش با تمام این حرف ها که دنیا هنوز خوشگلی هاش را داره .بودن و نبودن من واسه زمین مثل اینه که یه تکه سنگ 46 کیلویی وجود داشته باشه یا نداشته باشه .من نمی خواهم تو این دنیا معجزه ای به وجود بیارم .یعنی امید به بهبود چیزی ندارم و قصد ندارم شبیه مادر ترازا باشم ..

من غروب و بارون را دیدم ...

اشک ریختم و مسیر هایی زیادی را راه رفتم ...

درد را با تمام وجودم احساس کردم ..

خدایا من فقط به خاطر تو زنده ام ..همین یک دلیل را دارم . و این دلیل اینقدر بزرگ است که نا امید نشم از رحمتت :) 

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۵
آبان

نظرات  (۳۱)

۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۳۹ گندم بانو
همه آدما یه دوره دارن تو زندگیشون که تنها دلیل زنده بودنشون خداست...
از صمیم قلبم برات دعا میکنم که روزای بهتر زود زود برسن.
پاسخ:
گندم ..برگشتی ..فکر کردم دیگه نمی نویسی ...
ممنونم 
۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۴۴ دیوانه ...
اینا ک دلیل نشد ':(

پاسخ:
می دونم ..:(
اینا ذی مقدمه بود ...
حالا چرا 13 تا؟
پاسخ:
Reasons Why 13
اسم یه سریال است که دختره 13 دلیل خودکشی اش را تو نوار ویدویی بیان می کنه 
۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۴۹ دیوانه ...
۴۶ کیلو?! شوخی میکنین ?!
بابا نکنین این کارو با خودتون
پاسخ:
شوخی نداریم که ..
قبلا تا نزدیک 49 رسیدم ..اما الان اینم ..راستش ناراضی هم نیستم :)
۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۴۹ دیوانه ...
۴۶ کیلو?! شوخی میکنین ?!
بابا نکنین این کارو با خودتون
۱۵ دی ۹۶ ، ۱۷:۵۳ دیوانه ...
واقعا کاریم از دستمون برنمیااااد 
دعا میکنم حالتون خوب بشه ... 
😔😔
پاسخ:
بهترین کار را می می کنید ..دعا :)
مرسی 
من زیاد فکر کردم به این چالش ولی دیدم هر چی بخوام بگم تکراریه و فکر هم نمی کنم به ١٣ تا برسه!!
پاسخ:
اهوم ..معمولا همه یه سری دلایل مشترک را نوشتن ..خانواده شون ..آرزوها شون ..عشق شون ......
حسودیم شد به وزنت! دارم زور می زنم 5 کیلو وزنی که بابت دارو اضافه کردم برگشت بدم نمی شه :/ 
همه چیز تو این دنیا بستگی داره به میزان سرسختی هر شخصی... یکی می تونه بی دلیل همچنان دست و پا بزنه و زندگی کنه یکی صد تا دلیل برای زندگیش هست اما بازم حس می کنه وجودش بی خودیه و دست به خودکشی می زنه. 
همین که آدم فقط فکر کنه دلیل زنده بودنش خداست یعنی جزو سرسخت ها دسته بندی می شه.
پاسخ:
برمی گرده ..بی خیال.. وزن اصلا غصه نداره ..:)
چه تعبیر جالبی بود حرفت 


سرسخت ها :)
نه برنمی گرده خواهر. وقتی فاکتور سن رو اضافه کنی به شرایط جسمی ات می بینی که وزن کم کردن به شدت سخت می شه با بالاتر رفتن سن؛ چون بدنت جواب نمی ده به راحتی به رژیم ها و از این قبیل.  
پاسخ:
فاکتور سن چیه دختر ..سنی نداری که :)
هرکی ندونه فکر می کنه 50 سالشه ..
خدایا
یطوری از یه جایی با هر وسیله‌ای هم که شده حالِ آبانِ ما رو خوب کن.

آمین
پاسخ:
خدایا ..لطفا حرفشو گوش کن ...حالم واقعا خوب نیست 
۱۵ دی ۹۶ ، ۲۳:۱۵ گندم بانو
به قول معروف "هستم، ولی خستم"!! :))))
میام گه‌گداری :)
پاسخ:
خسته نباش عروس جان :)
خوشحالم که می ایی :)
خوب باش ابانم خوب
خوبم ...:)
پاسخ:
سعی می کنم نبات مهربون :)
۱۶ دی ۹۶ ، ۰۸:۵۰ بامبـو ❧☘☙
کاش برگردی به همون دوران بی دغدغه ی بچگی و زندگی برات جوری رقم بخوره که به اینجا نرسی...
آمین
پاسخ:
خب که فکر می کنم ...من دوست ندارم به هیچ دوره ای برگردم ..دلم فقط می خواهد تمام شه این همه درد 
۱۶ دی ۹۶ ، ۰۹:۱۱ جناب دچار
گندم ! با کامنت اولت دیدم داری برمیگردی به دوران اوج خودت ها :) +آفرین

توصیه به اونایی که میخان چالش رو شرکت کنند:
چالش از ما میخواهد دلایل زنده بودن خود را بنویسیم
در حالی که زنده بودن ما و نفس کشیدنمان امری ارادی نیست.[هر چند نفس نکشیدن یا خودکشی امری ارادی است]

پس منظور چالش می تواند این باشد که دلایل خودکشی نکردن خود را بیان کنیم! که خب این هم معلوم است چون خودکشی شرعا حرام است و عرفا پسندیده نیست.

مفهوم سوال چالش مذکور، تقلیل می یابد به اینکه: انگیزه های خود برای فکر نکردن به خودکشی یا بازداشتن خود از این فکر را لیست کنید :) یا به تعبیری هنگامی که به خودکشی فکر میکنید چه مسائلی این تصورات شما را در هم می درد؟
پاسخ:
واقعا افرین گندم :)
راستش تنها دلیلی که منو باز می داره ..همین باور مذهبی است 
مگرنه هیچ دستاویزی نیست ..
۱۶ دی ۹۶ ، ۱۲:۴۱ مسـ ـتور
آبان جان
اون یه دلیل بزرگی که بخاطرش زنده ای اونقدر بزرگ هست که بتونه به زندگیت رنگ و بوی تازه ببخشه... بچسب به خودش... فقط صبر داشته باش، من مطمئنم حال دلت خوب میشه، دلم میگه و دل اشتباه نمیکنه...
پاسخ:
کاش خدا دستم بگیره ...
امیدوارم دلت تو اشتباه نگه 
دل من که بدجوری اشتباه کرد
۱۶ دی ۹۶ ، ۲۰:۱۷ دیوانه ...
امید دارم همون دلیلی که براش زنده اید دستتون رو بگیره 
امید دارم به حق حضرت زینب حالتون خوب میشه
پاسخ:
حضرت زینب ..
خدایا میشه ببنی ...کمکم کن 
آبان دلیل من اینه، ی امید مسخره دارم پشیمون شه برگرده.... واسه خودم متاسفم، چون میدونم در برگشتش هیچ چیز خوبی نیست فقط ی حسرت شده برام.... 
پاسخ:
ندا ولی من امیدوارم که برگره اونی که منتظرشی
واسه خدا کاری ندارد اگه بخواهد ..بخواهد که این برگشتن پر از خوبی و برکت باشه :)
تنها دلیل زنده بودن من اینه که دنیا به من نیاز داره و باید دنیا رو نجات بدم و فقط من میتونم این کارو بکنم بقیه بلت نیستن لذا زنده ام! :))
پاسخ:
میگم معمار تو که بلتی دنیا را نجات بدی یه وردی بخون منم نجات پیدا کنم 
به نظرم خیلی بی انصافانه راجع به خانوادت گفتی
حتی راجع به وبت
من هنوز به دوستایی که وب داشتن و نیستن سر میزنم به امید روزی که دوباره بیان و بنویسن
همین دلخوشیای کوچیک برای من بسه
پاسخ:
شاپرک ممنونم از لطفت ات ...
اما من بر این باورم که در یاد نمی مانم ...
مطمئن باش آدما به اندازه ی اثری که گذاشتن میمونن..
کوچیکترین اثر همین بودنه پس مطمئن باش یادت هست حتی اگه نباشی
پاسخ:
شاپرک جان امید چیز خوبی است ..ممنونم بابت امیدی که می دی 
خواهش میکنم.
تنها کاری که از دستم برمیاد همینه
پاسخ:
ممنونم عزیزم 
۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۳ حمید حمیدی
جمله ی آخرتون یعنی تنها دلیل تون به شدت کافیه...
میدونم که خیلی دیر دارم زیر این پست پیام میدم و نمیدونم که چه حالی دارید
ولی امیدوارم خدا بهترین حال رو بهتوپن هدیه بده

این جمله ی خودم رو ده هزار بار به خدا گفتم و با گوشت و پوست و استخوا اعتقاد دارم بهش.....(خدایا...بهانه ی زیستن تویی ...باقی همه بی بهانه اند)


پاسخ:
خیلی ممنون که برام نوشتید ...
باور به وجود خدا تنها چیزی که ادمو روی زمین نگه می داره ...
انشاالله خدا به همه ما کمک کنه :)
برای منم فقط یه دلیل هست خدا و بعد هم شاید مامانم . همین.

پاسخ:
انشاالله که همیشه داشته باشی ..هر دو دلیل ات را 

من یه اشتباه بزرگ کردم

آنقدری که می تونه تمام زندگیم از هم بپاشدخیلی هم پشیمونم به خاطرش

فقط دعا کنید برام همه‌چیز به خوبی تموم بشه

 

پاسخ:
من دعا می کنم . دلت اروم زندگی ات محکم 
الهی که دلت اروم بگیره ....
خدا بزرگ تر از اشتباهات ما است 

من دیگه دلیلی واسه زنده موندن پیدا نمیکنم:) میخوام خود کشی کنم میخواستم امتحان کنم اما وجدانم اجازه نمیده:)

پاسخ:
ایمیل زدم بهت عزیزم :)

در هر صورت من امروز میخوام بمیرم. خسته شدممم دیگه

پاسخ:
امیدوارم امروز حس بهتری داشته باشی ...
استمرار غم ادم و ناامید می کنه 

نمیدونم ولی شاید بعد گذشت این ۴ سال یه دلیل داشته باشی

پاسخ:
غمگینه که با خوندن کامنت ات بعد چهارسال این پست خوندم و به نظرم همه چیز غمگین است هنوز ....شدت درد عمیق نیست ولی استمرارش من از پا انداخته 
هنوز هم تنها دلیل ام خدا است ...

حالت چطوره عزیزم؟ چه کار خوبی کردی نوشتی! همینطور پستت خواهد موند و ادما باهات چند کلمه حرف میزنند و درد دل میکنن و نفر بعدی 

حست راجع به متنت چیه الان؟ 

من تو نت پد موبایلم مینویسم همیشه امیدی ندارم کسی بشنوه بخونه 

اما من فکر میکنم هر کسی گذرش بیفته و متنت رو بخونه برات مینویسه 

غم زیباست حزن هم لطفی داره مگه میشه شادی بدون غم

غم رو هم دوست داشته باشیم حزین بودن بد نیست میاد مهمون میشه بعدم میره یکمم شادی مهمون میشه باز میره دائما یکسان نماند حال دوران  

خدایا دل همه مارا به بهترین احوال دگرگون گردان

پاسخ:
 حس ام غم است هنوز
یک غم ته نشین شدن ..رسوب کرده 
امید به خدا 

حتی نمیدونم باید دنبال دلیل باشم با نه بقیه رو نمیدونم ولی من دوران غمگین بودن و نابود شدنم اتش گرفتن و خاکستر شدنم تموم شده الان فقط خستم اینقد خسته که انگار این خستگی شده جزوی از وجودم من نمیخام زندگی کنم چون خستم خیلی زیاد از اینکه از همه اینا گذشتم ب قول بعضیا قوی بودم که تونستم ولی تمام توانم رفت خیلی خستم بعد از این همه مشاوره و روانپزشک فهمیدم خستگی خیلی رخنه کرده حتی با قرص و دارو هم حل نمیشه اینجوری زندگی کردن به درد مردن میخوره کاش جای من کس دیگری به دنیا می اومد حتما اون بیشتر از من لایقش میبوده امیدوارم باشم که ریپلایتون و بخونم ممنونم 

پاسخ:
حتما هستی این می خونی 
ادم وقتی از اتش عبور می کنه نمیمیره ...ققنوس میشه 
الهی حالت خوب باسه 
۳۱ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۵۶ مَنی که بی مَنم

سلام.متن قشنگی بود 

پاسخ:
ممنون !!

خیلی قشنگ بود حالم بهتر شد.

پاسخ:
عجیب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">