.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

هرشب مردن

شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۰۴ ب.ظ

یه جایی خوندم که عالمی واسه اینکه به دختری که دیده بود فکر نکنه انگشت هاشو را روی اتیش می گرفت تا بسوزه و دردش باعث شه حواسش پرت شه ..

من دلم خیلی سوخته اونقدر که دیگه روی اتیش فقط بوی دود میده ...

نمی دونم فکر کردن به تو حرومه یا حلال اما نمی دونم باید چه کار کنم که بهت فکر نکنم که بغض نکنم که گریه نکنم ..قاعدتا یه جایی ادم باید اشکش تمام شه ..سرد شه بمیره . التماس و گدایی عشق و نکنه ....خستم ...از این همه نرسیدن ..از این همه دست خالی بودن ..هیشکی نمی دونه چقدر ضعیفم ..از پا افتادم ..از چشم افتادم ...

وبلاگه خودمه ..می خواهم توش ناله کنم خوشت نمیاد نخون ‌..

۹۶/۱۰/۲۳
آبان