.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

نوشتن این پست صرفا نظر شخصی ام هست 

اغلب ماها با خودمون عهد میبندیم که بخشی از کارمون را برای یک سری از افراد رایگان انجام بدهیم . اصل این کار واقعا وظیفه است ولی اینکه تشخیص بدی چه کسی واقعا سخته !!

از اونجایی که شما من را خارج از وب نمیشناسید پس نوشتن این تجربه بحث ریا و ...ندارد 

من چند ماه برای یک مجموعه رایگان مشاوره حضوری دادم. نه اون مجموعه اخلاق حرفه ای داشت و مردمی که اونجا میامدن خیلی وقت ها واقعا توان پرداخت هزینه مشاوره داشتن ! 

من ارتباطم با مجموعه قطع کردم ولی یه سری افراد را میفرستادن که دفتر مشاور بدید من گفتم اوکیه ولی در مجموع به جز موارد اندک برداشتم این بود ادم ها وقتی رایگان چیزی دریافت می کنند براش ارزش قائل نیستند. 

مثلا  قسمتی از کار ما مطالعه پرونده است که صرف این مطالعه حق الوکاله ای دارد. به طرف گفتم من نیاز دارم کامل اوراق پرونده را داشته باشم کپی بگیر بیار 

بعد یک ماه شب زنگ زده رای به ضررم صادر شد میپرسم چرا کپی پرونده نیاوری ؟ فرمودن  نمی خواهم الکی هزینه کپی بدهم !!!!

به شعورم توهین میشه 

موکلی که پول پرداخت میکنه برای زمان وکیل ارزش قائل است . توقع ندارد نصف شب کسی پاسخ گو باشه ولی این سبک ادم هرموقع شبانه روز پیام و تماس میگیرند و خب این سبک کارها تمامی هم ندارد .و هزار بار یک سوال تکرار میشود 

شده به طرف پشت تلفن گفتم این متن بنویسید که فرمودن برام واتساب کنید !

شاید حرفم عجیب باشه ولی به نظرم خیلی وقت ها  مشاوره رایگان اشتباه است .

حتما اجر اخروی دارد ولی ادم ها ارزش براش قائل نیستن ! از یه جا فکر می کنند وظیفه تو است . 

حالا شایدم نظرم دوباره تغییر کنه ولی الان می دونم این بیشتر به فرهنگ مراجعه به وکیل برمیگردد هماهنطور که وقتی درد دارید سراغ پزشک متخصص میرید .

اینکه زنگ میزنن که فلانی فامیل فلان کس است رایگان پرونده هاش مشاوره بدید بیشتر برام جای تعجب دارد فلان کس جا اینکه اعتبارش را استفاده میکرد از پولش استفاده میکرد بهتر نبود !!

بحث معاضدت دادگستری جایگاهی کامل متفاوت دارد که در حوزه خودش موافق بودنش هستم . 

۱۹ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۲۹
آبان

ادم های نزدیک من میدانند من از گربه میترسم 

اگه گربه اون ور خیابان باشه من از اون طرف میرم ...

سال ۹۴ که گربه اومدم تو اتاقم انقدر گریه کردم جیغ زدم ..تنها بودم هنوز هم از اون دوز میترسم ...

امشب تو اتاق بودم ..دراز کشیده بودم ...قبل خواب که سرش را از پنجره اورد تو اتاق جیغ زدم مادرم از خواب بیدار شد و بیشتر از من میترسد ..ما دوتا زن بودلم که ترسبده لودیم ...

زنگ زدم پدر ..گفت اروم باش خودش مبرود تمام ان  ۴۵ دقیقه من و مادرم ترسیده بودیم 

تا رفت ...

می دونی من همه عمر ترسیدم و هیچ کس نبود که بغل ام کنه بگه نترس ..من اینجام ..میم میدونست میترسم ..این اواخر شوخی اس این بود که می خواهد گربه داسته باشد ...چرا این ها را می نویسم ...چون قلبم هنوز تند تند میزند ...

چون می ترسم ...از خیلی چیزها ..

۹ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۰ ، ۰۰:۵۰
آبان