.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است

 وکالت شغل عجیبی است 

 

وکیل زوج ام در دعوای طلاقی که از سمت زوجه مطرح شده است 

زوجه خودزنی کرده است شکی ندارم . قابلیت تشخیص در پزشکی قانونی ندارد

قبلا مادرش سر جهیزیه هرانچه دلش خواست به من گفت.  پدر زوجه زنگ زد که شما نشنیده بگیر ...نشنیده گرفتم 

زوجه در  جلسه طلاق  بهم گفت حروم خور ...به قاضی گفتم صورت جلسه کن ..نکرد و گفت من نشنیدم ...این نشنیدن صرفا به جهت مصلحت است که اگر توهین به قاضی بود خوب میشنید 

از درب شعبه اومدیم بیرون اون جلو و من پشت سرش، یک هو برگشت و داد زد و به من گفت هرزه تو با شوهر من در ارتباطی 

سرم برگردوندنم جماعتی از وکلا و مردم بودن ..نگاهم انداختم به همکارها که شهادت میدید ..همه گفتن بله ..پدر زوجه دستش کشید و رفت و گفت هیچی نگفت همکارها گفتن بشین نرو ...نشستم ...شکایت نکردم 

اما راستش تمام اون روز بغض خفه ام کرد ...

۲۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۰۱ ، ۲۰:۴۵
آبان

از زیبایی های مرکز  و ک لا اصفهان این است که هیچ واکنشی به این ماجرا ها ندارد 

فکر می کنید چی پست می کنند : تصویر قشنگ رئیس ه ی ئ ت مدیره دلم می خواهد برم تو چشماش نگاه کنم بگم واقعا تو زنی ؟

جالبیش اینه که وکلا عاشق زدن برای هم هستند ...نصف پیج ها دی اکتیو شده یا کلا چیزی نمی زارن 

یه پیج معروف دارم هنوز داره نکته طلاق و نفقه می زاره به خدا می فهم... پروانه همه ما گیره ولی دیگه این قدر حال  بهم زن نباش 

تصویر امروز دانشگاه هم را که دیدم اعصابم بهم ریخته ...

دیشب رفیق ام اون ور دنیا پیام  داد زنده ای ...می دونید ما یه عمر کوی دانشگاه خوندیم یه عمر غصه خوردیم که قانون فلان حرف می زنه 

اساتید حقوق سکوت می کنند بعد چه طور روشون  میشه دوباره تو دانشگاه درباره حقوق متهم حرف بزنند 

یه پروسه داشتم با مشاورم به عنوان ناامیدی وقتی می دونی که قانون ازت حمایت نمی کنه ..دیگه امیدی نداری ..حالا قانون هزار اما و اگر حمایت داره حاکم قانون انداخته تو سطل اشغال ...

۸ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۱۱ مهر ۰۱ ، ۱۶:۵۸
آبان

برای ...

برای اون روزی که ادم با لباس خلص ،  پشت اون میز کنفرانس زن بودنم تحقیر کرد 

برای اون روزی که  برگ تعهد شغلی که دوسال براش گزینش شدم و  ریز ریز  کرد و گفت اجازه همسر بیار 

برای اون شبی که تو کهف شهدا گریستم 

برای اون عکسی که گولش خوردم 

برای اعتمادی که کردم ...

برای گریه های امشبم ..

 

موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۱ ، ۲۲:۴۸
آبان

به چیزی نیاز دارم که بمانم ..وصلم کنه ...چیزی غیر از ترس 

به شدت همه عمر از انتظار بدم امده ...راستش این تقصیر خودم است من بلد نیستم پایان را ...مثل ادم های خر می شینم منتظر معجزه 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۱ ، ۲۱:۲۹
آبان

این روزها به مرگ زیاد فکر می کنم .راستش مدت ها است که بهش فکر می کنم . و یه جواب قطعی براش دارم که بعد از مرگ من همه چیز به روال خواهد بود . فقط دلم می خواهد توصیت نامه ! ام بنویسم من از این زندگی راضی نبودم . از موکل هام هرکسی اومد و پرونده اش تمام نشده حق اوکاله اش برگردونید . و خب هیچ دغدغه ای دیگری ندارم . شاید دلم بخواهد به یکی بگم تا اخرین لحظه عمرم نتوانستم ببخشمش ...به مادرم دوباره بگم دوستش دارم . از مهر برای من ماه بدی است ...به سن غمگینی رسیده ام ..تنها بدون هیچ عشقی ...کرم دور چشم استفاده می کنم و این یعنی هرشب به خودم یاداوری می کنم پیر شدم . حالم از این قطعی نت بهم می خوره ..البته که خب حالا کی مثلا قرار بود بهم پیام بده ! یه جورایی بدم نیست . ادم می فهمه هیچ کس واقعا براش مهم نیست تو کجایی ! البته حساب کنیم دوستم فقط زنگ زدم بهم و پول قرض گرفت ! احساس می کنم همه مسیر اشتباه بود ...و هیچ دکمه ای برای برگشت نیست . هروز سریال this is us  می بینم و خب نمی دونم چرا افسرده تر می شم ..زندگی ام دو بخش داره کار ...تنهایی ...و خب هرجور حساب کنی زیادی مسخره است این زندگی ...هفته ای دو جلسه می رقصم ! و مربی ام می گه ابان نماد بی استرس بودن است ...کی می دونه من چقدر غم تو وجودش ته نشین شده ! این روزها به خیلی چیزها فکر می کنم ..به ایت شلوغی ها ...به میم ...سامانه ثبت من یه سامانه ثبتی است ...هر بار که می رم استعلام ممنوع خروجی موکل ام بگیرم از ش ...می رم تو قسمت سوابق ازدواج طلاق ...تو اون سامانه تو تاریخ طلاق و ازدواج نوشته زوج میم ..زوجه ابان ...خب من چرا هنوز می رم اینا را می بینم گریه می کنم ! چرا هر دفعه می رم استعلام سندی بخشش مهریه ام در مقابل طلاق را می بینم ! اصلا خود خودازام نمی فهمم ...ذهن ام پر اما و اگر است ...فرندز دیدید ؟ راس و ریچل هزبار بهم بر می گردند و جدا می شن ..کوین تو دیس ایز اس هم همین روزگار را داره ..منم داشتمش ...و بردیمش ...بریدمش...؟ این جور نوشتن ذهن ام سبک می کنه ! کاش اوضاع نت درست شه ..دارم کم می ارم ...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۰۱ ، ۲۱:۵۲
آبان