.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

همین جوووری

يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۲، ۰۷:۳۵ ب.ظ

احساس بخشنده بودن ام از دست داده ام 

عملا دادخواست و لایحه پرونده را برای همکارم می نویسم چون توانش را نداره اما پرونده اون هست قبلا به سادگی این کار را برای همه می کردم . الان این پسره که مال یه شهر دیگه است صرفا یه پرونده مشترک داشتیم هی زنگ میزنه سوال می پرسه حقیقت دلم نمی خواهد جواب دهم 

یعنی معتقدم خوب برو بخون یادبگیر ساده ترین اش اینه که زنگ بزنی بپرسی بعدهم ما صنمی نداریم که تو از من هی می پرسی ! 

خسیس شدم انگار 

ژل لب تزریق کردم . 

احساس عدم رضایت مرا خواهد کشت 

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۲/۱۱/۱۵
آبان