.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

من نیاز داشتم که با کسی حرف بزنم و احساس کردم کس خاصی برای حرف زدن ندارم 

عجیب بود ..همه بهم می گفتن این کار و رابطه اشتباه است ...خودم می دونستم اما داشتم زور می زدم 

دفعه اول  نبود که بیخودی زور می زدم ..الان ارومم انگار تکلیف ام با همه چی مشخص شده 

با خودم ...حداقل می دونم که دو نفر با من بازی کردن ..همین 

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۰۲ ، ۱۶:۴۴
آبان

ساعت یک ربع به چهار بعدظهر است 

من ساعت یک کشونده دفتر که مشت خلافکار به ظاهر ذی صلاح ببینم . تمایلی به قبول پرونده ندارم اونا هم تمایل به وعده دروغ دارن ...

حال ندارم برم خونه ...میرم یه غذای چرب از مثلا رستوران مشهور نزدیک میگیرم ..مزخرف بود به نظرم.  تبلیغات کاری کرده که چندتا شعبه داشته باشه 

بارون می‌آمد..دیشب و امروز دلم تنگه 

یکم دست از سر خودم برداشتم ...می خواهم اشتباه برم مسیر را 

شاید مسیر اشتباه به مقصد برسه 

شایدم من درست و غلط هیچ وقت بلد نبودم 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۰۲ ، ۱۵:۴۹
آبان

نفس ام سنگینه 

این خودم میفهمم که ربطی به آلودگی نداره به قلبم ربط داره 

پتو میپیچم دورم میرم تو هوا آزاد نفسم باز نمیشه 

قلبم سنگینه ..مشاورم نوبت نداره و من احساس عدم کفایت دارم در همه چی 

عنده پیام تو اینستاگرام بین دو اکانت خودمه 

خیلی اوضاع غم انگیزه 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۲ ، ۰۰:۱۵
آبان