قدم اول
سه شنبه, ۴ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۱۸ ب.ظ
لیوان گرفتم زیر شیر اب ...بعد بلند بلند گریه کردم ...
باید قوی تر از این باشم ..
امتحانم که تمام شد ...رفتم....منتظرم بود...قدم اول...
نوشتم که یادم نره ۴ خرداد چی کشیدم ...تب کرده ام ...از غم
و هیچ کس نمی دونه من تنهایی درد میکشم ...دلم داد زدن میخواهد ...
۹۸/۰۴/۰۴