دور همی
اینترنت که قطع شده تقریبا
زمان امتحان جامع هم که قرار بود این هفته باشد با پیام امروز تغییر کرد .
حوصله ام سر رفت حداقل اینجا حرف بزنید دلمون باز شه !
چه کنیم حالا
اینترنت که قطع شده تقریبا
زمان امتحان جامع هم که قرار بود این هفته باشد با پیام امروز تغییر کرد .
حوصله ام سر رفت حداقل اینجا حرف بزنید دلمون باز شه !
چه کنیم حالا
این قطعی اینترنت برای من که یه توفیق اجباریه.از صبح بلند شدم عین بچه آدمیزاد نشستم درس خوندم.حتی وقتی هم اینترنت به وضع سابق برگرده باید اینستا رو حذف کنم و استفاده از تلگرام رو هم خیلی محدود کنم.واقعا آدم سطحی ای شدم یه مدته.قبلنا همش کتاب میخوندم.زبان میخوندم.درس...
ولی الان این اینترنت لامصب میذاره مگه؟البته بعضی روزها اراده ام خیلی قوی بود خیلی کمتر سراغ اینترنت و اینستا میرفتم.
آقا این چه وضعشه؟به آمار حاضرین در سایتت خیلی حسودیم شد.۱۴نفر؟؟؟؟
چقد زیاد🤐😐
هوا چطوره؟
دیشب اصفهانیا خوش درخشیدن از لحاظ فرهنگ و مدنیت (قشنگ ترین اعتراضا رو کردن، حضور مسالمت آمیز داشتن گویا)
ماکه حرفی برای گفتن نداریم. شما بگید شاید یادمون بیاد...
نت قطع شده و منم سرکار دارم توی تنها سایتی که زنده مونده چرخ میزنم.. :D
سلام
میخوام شمارو به بهترین وبلاگ جمله در بیان دعوت کنم!
حتما از اول تا آخر مطالب رو مطالعه بفرمایید... شاید برای شما هم...
برو وبلاگم مطالب رو بخون وقت هم کم میاری :))
جدی؟ من خیلی وقته بلاگفا ندارم.. نمیدونستم اونم مشکل پیدا کرده.
آره اما خب هیچ کاری نمیشه کرد رسما... نشستیم داریم همو نگاه میکنیم، چای و میوه میخوریم و کلا جاست فور فانه دیگه..
خوشم میاد روحانی هرچی فیلتر نکرده بود امروز یه جا جبران کرد
کلا دیوار کشید دور اینترنت ایران ظاهرا فقط دیوار کشیدن رئیسی بد بوده!!!
من امروز کلا کلاس نداشتم.
من به عنوان یک دانشجو، مینشینم تنگ بخاری، بوی بخار کتری را نفس میکشم و دم کرده نعنا میخورم...
بله بله :)
1/آیا فعالیت مدنی جرمه؟ :))))
2/ حق شهروندی دوستت که تا 11 شب گیر کرده چی میشه؟
شرکت که کوچیک باشه اینجوریه.. ^_^
سلام.
من هر روز اینستا و تلگرام ُ چک میکردم بعد از رختخواب میپریدم بیرون...
الان خیلی بی قرارم :(
واقعا اونوقتا که اینترنت نداشتم چه جوری زندگی میکردم؟دوره ی راهنمایی و دبیرستان.:(
سلام آبان عزیز :*
دیروز وضعیت احمقانه ای حاکم بود توی شهر
یعنی شب موقع برگشت خونه شوکه شده بودم. گریه می کردم. دیوونه ها
اتوبان دم خونه مون و بسته بودن
لاستیک های پشت مخابرات و آتیش زده بودن
کیوسک پلیس سر تختی فقط چار تا میله سیاه ازش مونده بود
والا پلیس ها و سربازا بنده های خدا
ما هم با یه نفر قرار داشتیم با موتور رفتیم و برگشتیم. والا که هر کی نرفت بیرون برد کرد. :/ از بس خل و چل بازی بود
سلام :)
بقول یکی از دوستان انگار برق رفته :)
آبان، تو دکتری میخونی؟
چرا من نمیدونستم:/
خخخخ یکم بیشتر وقت داری مرور کنی