ﻧﮕﺮﺍﻥِ ﺁﺑﺮﻭ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺵ...
هیتلر ....موسلینی....استالین.....ناپلئون
همه احمق بودند !
کدام مرد عاقلی
بجای بافتن موی معشوقه اش
عمرش را صرف جنگ میکند ..
ﺑﻴﺎ ﺩﺭ ﻻﺑﻼﻱ ﻭﺭﻗﻪ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ
ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﻮﺳﻴﻢ
ﻧﮕﺮﺍﻥِ ﺁﺑﺮﻭ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺵ؛
ﺍﻳﻨﺠﺎ:.... ﻫﻴﭻ ﻛﺲ.... ﻛﺘﺎﺏ......ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ...
شاعر این شعر خانوم ناهید افضلی هستند که گویا به اشتباه به نام شاملو هم در منابع اینترنتی مطرح شده است .
به گمانم تو یک فیلم بود که شنیدم که ادم ها موقع دلتنگی باید بروند تو کمد لباس هم .. باید، لباس هایم هم را در اغوش بکشند ..لباس های هم را بو کنند ...
من پیراهنی از یوسف ندارم ..من چیزی برای در اغوش کشیدن ندارم ...من دلم یک پیراهن از تو می خواهد
هیچ عطری از تو برای من جا نمانده .....و این غم انگیز است ...دلم باران می خواهد ...
........
در مورد اوردالی چیزی شنیده اید ؟
اوردالی یک نوع ازمایش الهی است ..یک جورایی قضاوت الهی ..
داستان سیاوش را یادتان هست ..مردی که از اتش عبور کرد ..زنده ماندن حضرت ابراهیم در اتش ...
این روز ها من منتظرم که از اتش عبور کنم ...خدایا خودت عبورم ده ..من قضاوت امر را به تو واگذار کردم ..خدایا .
سوگند در حقوق امروز یک جورایی اوردالی است ..باید یک روز برایتان مفصل بنویسم که اوردالی چیست ..یک روز که غمگین نبودم ..
پ ن ..آنالی برایم نوشت تو کتاب کافه پیانو در مورد کمد و دلتنگی نوشته ...ممنون ...