.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

بی پرده

پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۳۹ ب.ظ

مدتی  است اینستا را دی اکتیو کردم .خودم راحت کردم ..از ادم هایی همیشه درگیر ...اما دیشب با پیج فیک رفتم اینستا ..و یاد کسی افتادم که ۷ سال پیش بهم گفت میشه تو خیالم بهتون فکر کنم ..جوان بودم ..خام...خام...برای عشق جنگیدن را بلد نبودم ..عشق نبود برام ‌‌..کسی که زیر درخت دم سلف ازم خواستگاری کرد ‌‌.. ...چند سالی منتظر ماند تا ازدواج کرد ...سرچ کردم . عکس همسرش را دیدم ‌..دخترش را ..اسم دخترش ،شبیه اسمی بود که تو ذهنم انتخاب کرده بودم برای دختر نداشته ام ..دخترش قشنگ بود ...فکر کردم ..زمان چیز عحیبی است انتخاب ما مسیر زندگی مون را چقدر تغییر میده ...من ادم ۲۰ سالگی نیستم ...گذر زمان پیرم کرد...۲۰ سالگی چقدر رویا داشتم ..فکر می کردم خوشخبت میشم...به تست کهن الگویی که دادم فکر می کنم ....به افرودیت ...دلم حرف زدن می خواهد اما نمی تونم حرف بزنم ..کلمه ندارم ..

موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۱۳
آبان

نظرات  (۴)

۱۴ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۷ شارمین امیریان

سلام آبان جان

پستهای غمگینت رو میخونم و حقیقتا غمگین میشم. از ته دلم آرزو میکنم یه شادی بی اندازه سهمت بشه

پاسخ:
سلام 
شارمین مهربونم 
ایشااالله دل خودت و خانوادت همیشه ارام و شاد باشه ..
ممنونم ازت 

هووووم 

ولی جالبه از طریق اینستا دوستای قدیمی رو پیدا کردن و ببینیم الان در چه حالن

پاسخ:
من کلا سعی می کنم با هیچ کدوم در ارتباط نباشم ..

دردمشترک

پاسخ:
درد ...
۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۴:۱۶ بلاگر کبیر ^_^

یکی از چیزهای مسخره ی اینستا همین پیدا شدن آدمهایی بود که بهتر بود ازشون بیخبر بمونیم...

پاسخ:
خودمو راحت کردم از همه شون ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">