.

ای خدای پاک و بی انباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار

سلام
مرا آبان صدا بزن..
مرز خیال ..رویا ..واقعیت ...مشخص نیست ..
گاهی تمرین نوشتن است ..فقط ..

بایگانی
پیوندها

پست چالش

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۰۳ ب.ظ

 وبلاگ کودکانه هایم تمامی ندارد : شارمین جان  به دعوت اتنا عزیز و هوپ جان

15-  فکر کن بدون هیچ محدودیتی می توانی برای یک روز هر طور دلت خواست زندگی کنی. آن یک روز را توصیف کن

من کلا تو وب انسان صادقی با خودم هستم.بنابراین راحت می نویسم و فکر میکنم اکثر محدودیت های من ساخته چهارچوب ذهنی خودم هست ولی اگه سوال بسط بدیم به این امر که هیچ عواقب شرغی و قانونی نخواهد داشت:

اون روز واقعا به دلخواه خودم لباس می پوشم و اگر تقیدات مذهبی که انتخاب فعلی خودم هست نباشه ، اتخابم اینه که موهام هوای ازاد را تجربه کنه. اون جوری که واقعا خوش ام می اد لباس میپوشم ازاد و رها

بعد از اونجایی که محدودیتی نیست میرفتم محل کارش میگقتم صداش بزنن! حرف خاصی ندارم ولی دوست داشتم این کار بکنم! و اونجایی که احتمالا بعدش جوری باهم دعوا می کنه که درتاریخ ثبت میشه میام بیرون وبا یه غریبه ارتباط برقرار می کنم.در پایان به یه سری ادم چشم تو چشم میگم دوستشون ندارم. به نظر نبود محدودیت ترسناکه برام.

۱۸. ده مورد از فانتزی‌هایی که تو ذهنتون هستند و دوست دارید اتفاق بیفتن ولی ممکنه خیلی‌هاشون خیلی دور و دراز باشند و هیچوقت اتفاق نیافتند

واقعا 10 تا فانتزی ندارم

 یکی که ازش خوش ام میاید تو اینستا و واتساپ بهم پیام بده ..نه پیام عاشقانه ها ...یه پیام معمولی ..ولی عجیب تو ذهنم که هردو هم چک می کنیم !

یه چیزی عجیبی که همیشه بهش فکرمی کنم اینه که یه بار تو دادگاه بدون اینکه فکر کنم ف وکیل مقابل ام باشه ! ف اولین مردی بود که بهم گفت تو خیالش بهم فکر می کنه

از ایران برم.زبان بخونم و تو یه بار برقص ام. این فانتزی در حالی دارم که نه قصد مهاجرت دارم و زبانم افتضاح است از همه مهم تر رقص بلد نیستم.

فانتزی بعدی هم مثبت هجده است شما خودتون تصور کنید!

عمده فانتزی ذهنی من حضور شخصی است که نیست و خب این خیلی بد است که ذهنم وابسته است!

 

۲۹. اگر روحانی [=رییس جمهور فعلی] بودید چی کار می کردید؟

هیچی احتمالا منم به فکر خودم بودم .به نظرم قدرت ادم دور می کنه و خود خواه ...جهان پر رنج است همه ما می دونیم ولی وقتی در سدر قدرت ایم هنوزم هم می دونیم ادما دارن له میشن ولی اولویت مون از دیگران به جیب و قدرت خودمون تغییر می کنه ولی خدایی وضع حقوق زنان بهتر می کردم .

۳۷. بحث در مورد تابوی بکارت

بکارت یکی از چیزهایی که بدم می اد ولی باهاش درگیرم ! مثلا وقتی از دختری که تو دوران عقد اختلاف داره می پرسم .باکره هست یانه ؟ خیلی چیزها با جواب این سوال تغییر می کنه درحالی که شخصا به نظرم هیج چیز نباید تغییر کنه اما قانونگذار مثل من فکر نمی کنه. از اون بدتر و چندش آور تر برام اون زمانی که یه وکیل مخصوصا مرد در خصوص زن  کلمه مدخوله را به کار می بره ...می دونید احساس می کنم تمام فحش های دنیا و حقارت های دنیا در این کلمه هست قدرت یک مرد در دعوای تمکین به واسطه همین بکارت تعیین می شود . من معتقدم گذشته ادمها مهم است اما  بکارت گذشته را تعیین نمی کند.

خیلی بهش فکر می کنم که یه پست تو اینستا در این باب بزارم !

 

خودم یکی از بدترین حس ها دنیا داشتم وقتی که قصد داشتم پزشکی قانونی نرم ولی خب جوری از همه جا بهم فشار اوردن که باید بری و ...... وقتی برگشتم تو اوج گرما وسط افتاب کفش هام در اوردم نشستم رو پله ها پل خواجو ...و پاهام کردم تو اب و یک ساعت اروم اروم جلو مردم این شهر گریه کردم ...هنوز هر وقت از اون پله ها رد میشم قلبم درد می گیره ! اسم اون از شناسنامه ام حذف شد اما چیزی از قلبم پاک نشد ...همین قدر مسخره ...مطمنم این بند اخر چند روز دیگه پاک می کنم !

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۱۴
آبان

نظرات  (۹)

۱۴ خرداد ۰۰ ، ۲۰:۴۷ شارمین امیریان

سلام.

مرسی شرکت کردی آبان جان.

 

اون صداقتی که گفتی واقعا تو این پست حس می‌شه...

 

قضیه‌ی رقصیدن تو بار خیلی باحال بود 😂

 

 

و بحث بکارت... برام جالب بود که از دیدگاه شغل شما بهش نگاه کردم و متاسفم بابت این‌جور نگاه‌ها

پاسخ:
ممنون از تو که این چالش باحال را انداختی 💕

واقعا بحث اعصاب خوردکنی است . 

سلام،ممنونم که نوشتید،راستش رو بگم وقت نکرده بودم آرشیوتون رو کامل بخونم و فقط پست های جدید رو میخوندم،سوال های این چالشه و جواب های صادقانتون یه فرصت حسابی داد بهم تا بیشتر بشناسمتون:-)

پاسخ:
سلام . خواهش می کنم . 
ممنونم از دعوتت 🌹

آبان ممنون که با صداقت تمام نوشتی 💕

این فانتزی سوم شخصی که نیست ٫ عجیب روی اعصابه:/

پاسخ:
خواهش 💕
اره واقعا 🙃🙃

کاش اسمشو از قلبت پاک کنی نه اون بند آخر رو

پاسخ:
کاش دنیا اون جور بود که ادم می خواست 

:)

عزیزم

خوبه یه دوست وکیل داریم

هر چی بشه میشه به تو رجوع کرد

 

پاسخ:
ایشاالله که نبات جون هیچ وقت به وکیل نیاز پیدا نکنی 🌹

عزیزم آبان

چه دعای قسنگ و دلچسبی برای نبات کردی

الهی که دلت شاد و لبت خندون بشه و دیگه تو وبلاگت دلشکستن نبینم و الهی غمگین نباشی

الهی که به بهترین وجه ممکن خوشحال بشی و بیای اینجا بنویسیش

یهویی دلم خواست دعات کنم آبان😊😘😍😙

پاسخ:
چقدر انرژی خوب بهم دادی 
ایشاالله بهترین ها برای خودت اتفاق بیافته عزیز مهربون :)

آبان!!!

میگما

ببخشید که خاموش می خونمت

خب ما خاموشا یه جورایی تنبلیم😆😆😆البته فقط تو کامنت گذاشتن ها🙈🙈🙈

پاسخ:
سلام عزیزم 
نه بابا ..می فهمم کلا من خودم ادم کم کامنتی ام 
ممنون از اینکه همراهی :)

سلام آبان جان 

خیلی خیلی طول می کشه تا از قلبت کمرنگ بشه 

پاک رو به خودت وعده نده 

بعیده پاک بشه 

من با تور رفتم گردش، راننده ماسک داشت 

از تو آینه می دیدمش 

با ماسک چشم و ابروش چشم و ابروی برادر بزرگش بود 

همون که مردم می گفتن کپ هم هستن! با هم اشتباه می گرفتنشون 

موهاشم موهای خودش بود! 

تور! گردشگری! بعد شش ساعت تو راه رفت جلوی چشمم این بود

فقط بعد پیاده شدن چهره ی بی ماسکش رو دیدم و تفاوتها دیده شدن 

 راه برگشت دوباره شش ساعت و من داشتم به نقاب زورو فکر می کردم :) که واقعا تاثیرگذار بوده در اشتباهی گرفتن آدم ها 

 

چه خوبه که به آدم ابراز عشق بشه 

البته اگه واقعا بشه 

و نه سرکاری 

پاسخ:
می دونی ...ادم همه جا دنبالشون می گرده ...
خیلی فکر می کنم ..به حال تو ..به حال خودم ...هیچ کس روایت درد ادم را نمی فهمه 
ایشاالله بهترین  برات اتفاق بیافته دوست خوش قلبم :)

آره 

امروز به حال خودم گریه م گرفت 

تو تاکسی 

یه شعر غمگین بود که بعد سه سال برگشتی حالا کی بی معرفته؟

با خودم می گفتم از نود و دو تا عید نود و سه منتظر ب گشتش بودم عید که فهمیدم بازم تا شهریور صبر کردم! مهر نود و سه مهر به شناسنامه ام خورد دو ماه بعد فهمیدم زن و بچه داره! الان کلاس اول اون پسر بچه تموم شده و من هنوز تو ذهنم دارمش!

من رسیدم به یک روزمرگی تکراری بی هدف

بی آینده

یه غم بزرگ عمیق روی قلبم که هر کار می کنم تکون نمی خوره (بیا وبلاگمو ببین) 

ترس از هرگونه نغییر!

و در آرزوی معجزه! 

و مگه تو زندگی آدمها معجزه رخ میده؟ 

هنوزم از دیدن خوشگلا هم حسرت می خورم هم حسودیم میشه 

چون از بچگی تو مغزم بوده 

توجه بیشتر، اعتماد به نفس بالاتر، قدرت زیادتر و محبوبیت 

و اون خوشگل بود 

 

بی خیال 

گفتن این حرفها حتی موقت هم نمتونه آرومم کنه 

فقط حال تو رو هم بد می کنه 

 

پاسخ:
نمی دونم چرا ادرس وب هردفعه از توی قسمت وب هایی که دنبال می کنم حذف میشه ....خود به خود !!
می دونی خوشگلی زشتی نیست ...اصلا اینا ساخته ما است ..همون که میگن علف باید به دهان بزی شیرین بیاد ...
معجزه ..
ادم امید زنده نگه میداره ..از یه جایی به بعد زنده نبودیم و لی بودیم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">