یک لحظه
وکالت شغل عجیبی است
وکیل زوج ام در دعوای طلاقی که از سمت زوجه مطرح شده است
زوجه خودزنی کرده است شکی ندارم . قابلیت تشخیص در پزشکی قانونی ندارد
قبلا مادرش سر جهیزیه هرانچه دلش خواست به من گفت. پدر زوجه زنگ زد که شما نشنیده بگیر ...نشنیده گرفتم
زوجه در جلسه طلاق بهم گفت حروم خور ...به قاضی گفتم صورت جلسه کن ..نکرد و گفت من نشنیدم ...این نشنیدن صرفا به جهت مصلحت است که اگر توهین به قاضی بود خوب میشنید
از درب شعبه اومدیم بیرون اون جلو و من پشت سرش، یک هو برگشت و داد زد و به من گفت هرزه تو با شوهر من در ارتباطی
سرم برگردوندنم جماعتی از وکلا و مردم بودن ..نگاهم انداختم به همکارها که شهادت میدید ..همه گفتن بله ..پدر زوجه دستش کشید و رفت و گفت هیچی نگفت همکارها گفتن بشین نرو ...نشستم ...شکایت نکردم
اما راستش تمام اون روز بغض خفه ام کرد ...
آبان ... عزیزم
شغل سختیه ...
چه صبوری کردی