کیومرث پور احمد ...
فکر کن خالق شب یلدا خودکشی کند ..
این مرد برای من نماد زندگی بود ...
انگار دنیا دیگه چیزی برای ماندن ندارد ...
کیومرث پور احمد ...
فکر کن خالق شب یلدا خودکشی کند ..
این مرد برای من نماد زندگی بود ...
انگار دنیا دیگه چیزی برای ماندن ندارد ...
بچه تر که بودم می فهمیدم از چیدن سفره هفت سین بدش میاد و من عاشق سفره هفت سین بودم با اصرار من سفره چیده میشه تا کم کم فهمیدم متنفره ...متنفر شدم بیخیال شدم ...مثل الانی که سفره هفت سین نمیچیدیم و بتهم قهریم
احساس می کنم زدم به ته دیوانه بازی
دارم میشم شبیه آدم هایی که همیشه برام عجیب بودن
دونستن قانون کمی گستاخ ام کرده ، عجیب رفتار میکنم . دقیقا از مثلث عشقی همیشه تعجب می کردم و حالا خودم بین اضلاعی قرار میدهم که هیچ کدوم خبر از هم ندارن
اصلا نمی دونم این دیوانه بازی چیه که در میارم
Pms این جوری که میچسبی به شوفاژ و گریه می کنی
خدا نکنه که وسط گریه ها یاد آدم های رفته هم بیافتی
نمی دونم واقعا
با گریه به مریم گفتم زندگی ام شبیه فیلم ها شده
اونقدر عجیب که حتی نوشتن اش هم سخته
امشب نوبت مشاوره گرفتم . تو این هفته از بس گریه کردم و استرس کشیدم تبخال زدم
شما را نمیدونم ولی من از اینکه چیزی نمی نویسم پریشان میشم
تقریبا وبلاگ ها آپدیت نمیشه ، اینستاگرام با فیلتر شکن وصل میشم ولی حوصله ندارم کلا همه چیز عجیب شده اما زندگی ام تغییر بزرگی کرد . من یه قدمی برداشتم که فکر می کردم دیگه هرگز سراغ اش نرم . حتی اگه به هردلیلی نشه من از الان ام راضی ام . از چهارشنبه اصفهان تعطیل بوده بنابراین منم نشستم تو خونه که مثلا پایان نامه ام ببرم جلو ..بدم نبود برای شروع